اهواز- عصر اتحاد: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: سالروز شهادت رئیس جمهور و نخست وزیر مردمی کشورمان در صدر انقلاب، محمدعلی رجائی و محمدجواد باهنر، است. به این دو اسوه و الگوی خدمت به مردم و همسفران شهیدشان در جنایت انفجار دفتر نخست وزیری که در ۸ شهریور ۱۳۶۰ توسط منافقین صورت گرفت، درود میفرستیم و در چهل و دومین سالگرد شهادتشان توشهای از خرمن پربرکت مردمداری، صداقت و تلاش خستگی ناپذیرشان برای خدمت به کشور، مردم، اسلام و نظام جمهوری اسلامی برمیداریم و آن را به نسل جدید، که به شناختن چنین چهرههای فداکار و خدومی بشدت نیازمند هستند، عرضه میکنیم.
نسل برجای مانده از دوران انقلاب و همینطور کسانی که هماکنون در لایههای مختلف حکمرانی مسئولیت برعهده دارند نیز به یادآوری ویژگیها و امتیازات شهیدان باهنر و رجائی نیاز دارند. افسوس که سیره و شیوه زندگی و تعامل این خدمتگزاران واقعی مردم و کشور به فراموشی سپرده شده و فقط در هفته دولت آنهم در قالب چند شعار و تعارف از آنها یاد میشود.
سه ویژگی مردم داری، صداقت و تلاش خستگی ناپذیر شهیدان رجائی و باهنر برای خدمت به کشور، مردم، اسلام و نظام جمهوری اسلامی، عوامل اصلی محبوبیت آنها در میان مردم و نامگذاری اولین هفته شهریور به عنوان «هفته دولت» بودند. به همین دلیل، پیام هفته دولت، اینست که دولتمردان در این مناسبت پرمعنا، به ارزیابی جوهر وجودی خود بپردازند و به این سؤال پاسخ بدهند که آیا مردمدار، صادق و خدمتگزار واقعی هستند یا نه؟ مردم، همواره بهترین قضاوت کنندگان درباره عملکرد حکمرانان هستند و همه میدانیم که به این سؤال اساسی نیز پاسخ میدهند. معیار اصلی نیز پاسخ و قضاوت مردم است که آثار عملکرد دولتمردان را در زندگی روزمره خود لمس میکنند. با اینحال، ارزیابی خود دولتمردان از جوهر وجودی خود، یک ضرورت است، زیرا هیچکس به اندازه خود انسان نمیتواند به واقعیتهای وجودی خود پی ببرد. فلسفه توصیههای موکد پیشوایان معصوم و همینطور معلمان اخلاق به مراقبت نفس و محاسبه منظم عملکرد در هر شبانه روز، مؤید همین واقعیت است.
در دههها و سالهای گذشته دیده شدند افرادی که تلاش کردند خود را شبیه یا رهرو بزرگانی مانند شهیدان بهشتی، رجائی و باهنر جلوه دهند تا بتوانند آراء مردم را جلب کنند و به قدرت برسند ولی با عملکرد خالی از صداقت خود، این واقعیت تلخ را به اثبات رساندند که فاقد ویژگیها و امتیازات آن عزیزان بودند و متأسفانه از جایگاه آنها استفاده ابزاری کردند. بیصداقتی دولتمردان، از همان تبلیغات انتخاباتی شروع میشود و اگر موفق به فریبکاری شوند و به قدرت برسند، با سوءاستفاده از امکانات دولتی، این بیصداقتی را ادامه میدهند و به اوج میرسانند. درست است که مردم در نهایت متوجه فریبکاری آنان میشوند ولی آنچه در این میان از دست میرود، فرصت طلائی کشور، مردم و نظام است که بهیچوجه بازیافتنی و قابل جبران نیست. شوربختانه ما مردم ایران از رهگذر این فرصت سوزیها زیانهای بزرگی کردهایم که هیچ امکانی برای جبران آنها وجود ندارد.
شهیدان رجائی و باهنر، بدون آنکه بخواهند در برابر دوربینها نقش بازی کنند به میان مردم میرفتند و مستقیماً از واقعیتهای زندگی و نیازهای آنها باخبر میشدند. مثل مردم زندگی میکردند و لباسها، خودروها، خانهها و جیبهای متفاوت با طبقه عادی مردم نداشتند. به همین دلیل بود که حرف مردم را میفهمیدند و به نفع آنها کار میکردند.
رجائی و باهنر هرگز به مردم دروغ نگفتند و صداقت در سرتاسر زندگی آنها در هر مسئولیتی که بودند، حرف اول را میزد. آنها نیازی به دروغ گفتن نداشتند، زیرا منتخب واقعی مردم بودند و مردم به خاطر اینکه آنها را از خود میدانستند به آنها اعتماد داشتند. ریشه این اعتماد را به روشنی میتوان در توصیفی که امام خمینی برای این دو شهید والامقام ارائه دادند یافت، آنجا که گفتند: «آقای رجائی و آقای باهنر در عین حال که یکیشان رئیس جمهور بود و یکیشان نخست وزیر، اینطور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند یعنی آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست آنها را نبرده بود زیر لوای خودش».
این ویژگی باعث شد خدمت به کشور، مردم و نظام از نظر رجائی و باهنر از جنس شعار نباشد، نه شعار انتخاباتی و نه شعار سرگرم سازی. تحت تأثیر ریاست قرار نگرفتن را باید میراث جاودان رجائی و باهنر بدانیم. حق این دو شهید والامقام را فقط کسانی میتوانند ادا کنند که این میراث گرانسنگ ولی فراموش شده را احیاء کنند.